داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

دم دراز

 

پادشاه : پا از روی دم ما بردار


اسقف : لطفا محدودۀ دمتان را مشخص کنید ،


چون دم حضرتعالی در همه جای کشور  دراز است .

نظرات 3 + ارسال نظر
ستوده جمعه 16 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ب.ظ http://saba055.blogsky.com

سلام دوست عزیز
مطالبت واقعا جالب است داستانهات کوتاه وبامزه هستند .

من اولین باره که به وبت میام آن هم یک لحظه اسم وبت را دیدم توی اسامی به روز شده ها واومدم ببینم اینجا چه خبره خیلی برام جالبه که خلاصه می نویسی .
موفق باشی .

باهری شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:40 ب.ظ http://http://www.baheri54.com

سلام دوست عزیز. داستانهای قشنگی گرد آورده ای.این داستان منو به یاد حکایت رضا شاه ومدرس انداخت.

۱۲ پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:59 ب.ظ

مرد حسابی اینو مدرس به شاه گفته

باسلام
دوست عزیز
اولا این حرف را مدرس در پاسخ نماینده شازده فرمانفرما گفته
ثانیا چه اشکالی دارد که از این ماجرا برای بیان مسئله ای کلی تر
استفاده شود
ثالثا من که ادعای خاصی نکردم
رابعا چرا میون پیغمبرا جرجیس رو پیدا کردی میون این همه داستانا ین یکی
رو علم کردی
خامسا کاشکی لحن مودبانه تری داشتی
سادسا به هر حال از یاداوری شما ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد