=آی پیری تو "حیات" ما چیکار می کنی؟
= مریضم ، عاجزم ، کمک کنید
= حقه بازی بسه. یه عمر خون ما رو تو
شیشه کردی دیگه وقتشه گورت رو
از حیات و "حیاط" ما گم کنی.
پایان دیوان
واپسین نفس های دیو سپید است
دیگر توان تنوره کشیدن ندارد
پس از آن همه باد و بروت
یکسره به جادو و افسون روی آورده
تا دوباره مردمان را بفریبد
و بند و زنجیر را بر دست و پای ایشان استوار نماید
هوشیار باشید که سپیده سر زده است
و دیو بچه نومید
سیزده تیرماه 1403