داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

تاب بازی قلدر خان

قلدر خان سر پیری هوس تاب بازی کرده

یکی نیست بهش پیری !  تو  دیگه تاب این

بازی ها رو نداری.  دیگه دورۀ این ملّق

بازیا گذشته.  ولی خودمونیم ، همشهریات

 امیدوارن این آخرین شاهکارت باشه.

الا لعنة الله..............................

قلدر خان اینجا ، اون جا ، همه جا

قلدر خان که یه عمر کارش سرک

کشیدن دزدکی تو خونۀ همسایه های

دور و نزدیک بود. حالا که همه  پیش

کلانتر شهر شاکی شدن، احساس خطر

کرده  که میخوان از شهر بیرونش کنن

ایلچی فرستاده دارالحکومه با یه توبه

نامه شداد و غلاظ و شتیل درست و

حسابی که دوسیه رو  ندید بگیرن. 

قلدر خان و نسل زد

نسل زد : آهای قلدر خان تو چرا از ما متنفری

قلدر خان : برای اینکه سرتق و سرخود و حرف گوش

             نکن هستید و مزاحم آرامش ما می شوید

نسل زد: یعنی چی؟

قلدر خان : یعنی  خواسته های ما رو  طابق النعل

            بالنعل اطاعت نمی کنید.

نسل زد: دیگه چی؟

قلدر خان : یعنی اوامر ما رو بدون اما و اگر  اجرا نمی کنید.

نسل زد: دیگه فرمایشی ندارید

قلدر خان : نه برید خفه شید و گم شید و گرنه............

 

فریادهای تند و تیز و شعارگونه در کوچه و خیابان میپیچد

 

خود تویی دشمن

دشمنی که ما را از آن می ترسانی خود تو هستی


If there is no enemy within the enemy outside can do us no harm.  Motivational Video

نظریۀ جدید تکامل


 تحقیقات نشان می دهد در عرض چهل

 سال گذشته، در بعضی شهر های

خاور میانه ،گونه ای از روباه های 

انسان نما تدریجا به گرگ با خصوصیات

 درندگی آن تغییر شکل یافته اند.