سلامی دوباره بر دوستان عزیز
شروعی مجدد بدون تنگنای هر روز یک داستان :
- چشم بندتو بردار بتمرگ رو صندلی
- سلام
- زهرمار و سلام
- تشنمه
- باشه
دستش رفت طرف زیپ شلوارش