خدای کهکشان راه شیری که کنترل اوضاع زمین از
دستش در رفته بود به قصد مهاجرت به کهکشانی دیگر،
با سرعت نور به جستجوی کائنات پرداخت ولی هیچ
کهکشان بی خدایی را پیدا نکرد.
به ناچار دوباره به کهکشان راه شیری برگشت اما دید
یک خدایی روی پلۀ ورودی نشسته و او را راه نمی دهد
سرگردان و سر خورده خودش را درون یک سیاهچالۀ
عظیم در همان نزدیکی ها انداخت و ناپدید شد