عزرائیل : بیا بریم
سلطان : نه نمیام
-: نمیشه
- : جلاد ، بیا گردن عزرائیل را بزن
چند ثانیه بعد :
سلام . جالب بود
سلام محمد خانداستانای با حالی نوشتی موفق باشیمن فک میکردم عزرائیل کمی چست و چابک تر از این حرفا باشه .یه اشاره کافی باشه.به من هم سر بزنی خوشحال میشم
به جمع کثیف وبلاگنویسان خوش آمدی/ دیدم نوشتی داستانهای خیلی کوتاه خواستم کارهایت را بخوانم/ خوب نوشتهای/ شروع خوبی بوده/ مشتاق خواندن نوشتههای تازهت هستم/.
سلام . جالب بود
سلام محمد خان
داستانای با حالی نوشتی موفق باشی
من فک میکردم عزرائیل کمی چست و چابک تر از این حرفا باشه .یه اشاره کافی باشه.
به من هم سر بزنی خوشحال میشم
به جمع کثیف وبلاگنویسان خوش آمدی/ دیدم نوشتی داستانهای خیلی کوتاه خواستم کارهایت را بخوانم/ خوب نوشتهای/ شروع خوبی بوده/ مشتاق خواندن نوشتههای تازهت هستم/.