داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

خنده ی مرغ پخته


   ایران خانم می گفت مشهدی علی(شوهرش)

 که یک عمر زجرکشش کرده به اصغر آقا  همسایۀ

 سر کوچه شون نصیحت  کرده مراعات زنشو بکنه .

نظرات 2 + ارسال نظر
کلبه ی تنهایی من سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ق.ظ http://kolbeyetanhaiyeman.blogsky.com/

ما هم یه فامیل داریم همینطوره

جمشید سه‌شنبه 18 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ب.ظ http://www.shoort.blogsky.com

سلام جالب بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد