داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

سوسکه چطور رئیس شد ؟


 

سوسکه می خواست رئیس حشرات بشه

 

داد بال پروانه ها رو تو خواب سیاه کردند .

 

آب تو لونۀ مورچه ها بستند .

 

عسل کندو ها رو دزدیدند .

جنگل عجیب


 

جنگلی عجیبی بود که توش الاغ های وحشی شده


 با عرعر وجفتک و گاز حکومت می کردند .


شیرهای متمدن هم یا اسیر و یا فراری بودند .

گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود ؟


 

بحث عالم و عابد خیلی بالا گرفت


عابد طرف رو  به قیامت حواله داد


عالم زد تو گوش حریف و گفت " سیلی نقد......"

گربه روی شیروانی داغ


 

گربه دزده  شب رفته بود شکار

روی شیروونی  ، دمش توی یه سوراخ گیر کرد


فردا ، ظهر ، همانجا ، به آفتاب فحش می داد

علیمردان خان و ایران خانم


 

نشد ایران خانم از شوهر هیزش جدا بشه .

چیز خورش کرد و برای همیشه ناقص العضو !!!!!

 فرداش همه می گفتند" نامرد علی خان" .