داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

آخرین چاره حشرات مزاحم


 

 -چرا اومدید بیرون و سوختن شهروتون رو تماشا میکنید ؟

 - آخه شهر افتاده دست یه مشت جک و جونور

   خودمون آتیشش زدیم تا از شرشون راحت شیم .

شعر- قصه - طنز تلخ

 

به کجایت فشار آوردیم

 که چنین شیهه می کشی از درد

به گمانت رسید ما خوابیم

غرّش ما کنون ببین ، نامرد

بیچاره ایران خانم


 

-        داداش این زن بیچاره رو طلاق بده بره

     هرچی داشت  از چنگش درآوردی

کتکش هم که می زنی .

    -   نمیشه تا جون داره برای ما نون داره .

امروز پنجره ها را باز کن

 

 

-        اینجا چقدر بو میده

-        آره بوی موندگی و سوختگی و بوی الرحمن

-         امروز پنجره ها را باز کن تا شب هوا عوض بشه

 

25/11/89

دیوار کج

 

 

-         چرا این همه سر نیزه به این دیوار  تکیه داده اند ؟


-          نه  ، دیوار به  سر نیزه ها متکی است .


-         چرا ؟


-         چون  دیوار کج است و دارد  می ریزد .