داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

آفرین

:آفرین .می بینم تمام این چهل  واحد رو با نمرات عالی پاس کردی .

: متشکرم پدر ، امیدوارم رضایت کامل شما رو جلب کرده باشم

:بله پسرم ، حالا مطمئنم تمام تلاش ها و زحماتی که در این همه

 سال های دراز کشیدم

با وجود تو کاملا به ثمر رسیده  و از این بهتر نمی شد  خدا و خلق 

خدا  را مچل کرد .

: ولی پدر ، هنوز با همۀ ترفندها نتونستیم نقشه ها  مون رو تو 

سرزمینای اطراف  هم کامل پیاده کنیم.

: نگران نباش  و فراموش نکن هدف اصلی ما نابود کردن این

 سرزمین بود که  در این زمینه خیلی موفق بودیم . دست اندازی

به مناطق اطراف هم جزیی ازهمین نقشه بود.

این بود متن گفتگوی بین شیطان و پسر خوانده اش .