داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

خروس

 

خان از وقت و بی وقت خوندن خروسای ده

 که چرتش رو پاره می کردن کلافه بود

یه روز این خبر تو ده پیچید که روباها و شغالا

شبانه تمام خروسای ده رو تکه پاره کردن

بعد یه خروس کوکی توی میدون ده نصب کردن

و مقدار زیادی خروس قندی بین رعایا  تقسیم .

سر سال، سحری بود که باز چرت خان پاره شد

کروه کرِ خروس های جوان یک صدا می خواندند

آنروز، خان، به شهر فرار کرد و خروس کوکی ناپدید شد