داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان رزمی - حماسی

 

 

قلعه در محاصره کامل دشمن بود

و کشته ها و زخمی ها بسیار

زنان و جوانان از راه مخفی گریختند

پیرمردها ماندند برای مقاومت تا آخرین نفس

 

داستان کمدی

 

مدتی بود منطقه را قرق کرده بود

شبا هم دور بساط  و جوک و .........

یه شب یه نخود پرید تو حلقش و..........خلاص

خنده محله رو ورداشت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

داستان س ک س ی

 

بچه ، هله هوله زیاد خورده بود و از دل درد


فریاد می زد ، اما راضی به خوردن داروی


 مسهل نبود ، دکتر به ناچار شیاف تجویز کرد .


!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

شکست شیاطین فضائی


 

کریه و کح و کوله ، بالاخره زمینی ها


بر آنها پیروز شدند .


سرکرده هاشون باسفینۀ سیاهشان فرار کردند .


جامونده هاشون رو خشک کردیم


برای موزۀ وحشت .!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!ا

پسر ناخلف


 

 

ایران خانم یه پسر ناخلف داره


که نصیحت تو کتش نمیره .


دیروز که روش دست بلند کرد


نفرینش کرد که تا آخر سال ور بِپّره .


آمین  !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!