داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان پلیسی - معمائی


 

شرلوک هولمز خود را سریعا با کالسکه به محل

وقوع جنایت رساند . پس از بررسی محل ،تلفنی

به دستیارش گفت فورا آن اطراف را با هلیکوپتر

جستجو کند .

چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

گربه شد عابد و .............


 

گربۀ عابد  ، اولش یواشکی بعدهم علنی

روزی چند موش را به اتهام همدستی

با سگهای همسایه  و تحریک گربه های

 بی طرف به نا فرمانی ، شکار می کرد .


تا...................................

داستان ترسناک

 

وحشت تمام شهر رو  فراگرفته بود

شایع بود که  دراکولا در لباس کشیش ِ

کلیسای مرکزی به مومنین !!!!!!!!! آموزش

مکیدن خون بی دین ها رو می دهد .

داستان وسترن !!!!!!!!!!!!


 

در ایالت دکوتا

گاودار بزرگی می خواست

مزرعۀ کوچکی را بخره ،

صاحبش راضی نمی شد

یک شب گاوهای وحشی را رم داد

طرف کلبۀ محقر یارو !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خطیب نابینا


 

خیلی ها برای شنیدن سخنرانی

 خطیب توانای نابینا آمده بودند

در پایان ،

سکوت محض ؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!،

به ناچار ، عینک سیاهش را برداشت .

دید کسی در مجلس نیست .