داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

آقای وقاحت

آقای وقاحت داشت با ماشین آخرین مدلش توی یه خیابون باریک

با سرعت صد، ورود ممنوع می رفت ، که زد به یه پسربچه

دوچرخه سوار . بچه پرت شد کنار و افتاد روی دوچرخه درب و

داغونش . یکی دو نفر از اهالی دویدن طرفش.

شیشه رو کشید پایین و داد زد تقصیر شماست که بچه هاتون

تو خیابونه ولون . بعد آروم تر گفت نترسین زنده میمونه .

اون وقت یه چک پنجاهی انداخت بیرون و در میون حیرت

مردم گاز داد و رفت .  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد