داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

امید و خیال

: چرا اینقدر بد بینی، انشاء الله درست می شه.

: پدر بزرگ و پدرم هم با همین آرزو مردند.

:چه میشه کرد. بشر با امید زنده است.

: اخه این امید نیست خیاله. روزی که صد هزار

 نفر بیان بیرون و تا پای جون بایستند اون وقت

همه امیدها زنده میشه .

:این هم که محاله.

:نه این امیده، شدنیه ، باید روش کار کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد