داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

داستان های خیلی خیلی کوتاه

داستان در چند خط - سری جدید

عامی و عالم

 

معلم اکابر : پدر جان  برو خونه استراحت کن

دیگه  لازم نیست بیای پیش من .

مشدی: چرا  ؟ من که هنوز چیزی یاد نگرفتم

معلم اکابر : برای این که بعد از چهل سال

نتونستی یه الفبای انسانیت  رو یاد بگیری.

مشدی : وقتی میگم این جوونای فکلی

عامی هستن مردم باورشون نمی شه .

معلم  اکابر : باشه مشتی ما عامی و  شما

عالم .  برید برای مردم شکل مار بکشید .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد