ایران خانم و قلدر خان
نمی دونم قلدر خان باز پشتش به کی گرم شده
بود که به در و همسایه اخطار داده بود که زناشون
حق ندارن از خونه بیرون بیان . خودشو و الدر
خان و بلدر خان از اول صب یکی یه چماق
دست گرفتن و کوچه رو قرق کردن. اما.........
اما وقتی ایران خانوم زن قلدر خان اومد توی
کوچه و محکم خابوند بیخ گوش قلدر خان
و زنا همه ریختن بیرون ، سه تاشون
دمبشون رو گذاشتن رو کولشون و غیب
شدن.